Life goes on with pain
زندگی با درد جریان دارد
P9
تقریبا همه رسیده بودند هرکس جام نوشیدنی های مختلف مثل شراب،ویسکی،آب میوه های طبیعی به دست درحال نوشیدن بود خاله عمو عمه دایی رسیده بودند و فقط جونگ کوک و پسرا توی راه بودند دلینا نیز به سخنانی زیبا ودلنشین عزیزانش گوش میسپرد و به سوالات آنها با مِتانَت پاسخ میداد
زنگ در به صدا در آمد دلینا لحظه ای کلامش را قطع کرد و به همراه خانواده اش به استقبال مهمان پشت در غافل بود که کیست رفت …در باز شد قامت بلند و رشید پسرا در چهار چوب در نمایان شد
ب د:سلام جونگ کوک جان
کوک:سلام عمو جان ممنون بابت دعوتتون ،سلام زن عمو ،سلام سوهو،سلام سوهی،سلام دایون،
همه :سلام خوش اومدید
جونگ کوک با چشم به همه نگاه کرد که چشمش رسید به دلینا در ذهنش حرف برای زدن زیاد بود مثلا باخود میگفت:
«ا..این..همون ..دلینا خودمونه!!!!
چقدر زیبا و تحسین برانگیز چه اندامی واقعا آرزو میکنم زن آینده ام همچین اندامی داشته باشه !
چه لباس درخشانی دلینا توی این لباس مثل ماه ای در آسمان میدرخشه
هی کوک بسته چت شد چقد نگا میکنی!!زشته عه نکن یه حرفی بزن»(پسرم با حیاس😎)
کوک صداشو صاف گردو گفت : سلام دختر عمو(مکثی کرد و ادامه داد)دلینا جان!!
دلینا:سلام پسر عمو !!جناب جئون بخش غذای غربی گل کاشته تحسین بر انگیزه 😊
کوک در جواب ممنونی ای گفت و به مجلس ملحق شد خانواده دلینا نیز به پسرا خوش آمد گفتند و آنها نیز به مجلس ملحق شدند
کههههههه……….
بچه ها من این روزا حالم زیاد خوب نیست و نمیتونم خیلی زیاد بنویسم ولی هر روز ۲-۳پارتو داریم البته به حالم بستگی داره ممنون میشم حمایت کنید و کامنت بزارید و نظرتون رو اعلام کنید ودر مقابل زحمات یه نفر بی احساس رد نشید !! اگرم درخواستی مثل تک پارتی دارید بدید حالم بهتر شد مینویسم🌙💎♥️🌻
P9
تقریبا همه رسیده بودند هرکس جام نوشیدنی های مختلف مثل شراب،ویسکی،آب میوه های طبیعی به دست درحال نوشیدن بود خاله عمو عمه دایی رسیده بودند و فقط جونگ کوک و پسرا توی راه بودند دلینا نیز به سخنانی زیبا ودلنشین عزیزانش گوش میسپرد و به سوالات آنها با مِتانَت پاسخ میداد
زنگ در به صدا در آمد دلینا لحظه ای کلامش را قطع کرد و به همراه خانواده اش به استقبال مهمان پشت در غافل بود که کیست رفت …در باز شد قامت بلند و رشید پسرا در چهار چوب در نمایان شد
ب د:سلام جونگ کوک جان
کوک:سلام عمو جان ممنون بابت دعوتتون ،سلام زن عمو ،سلام سوهو،سلام سوهی،سلام دایون،
همه :سلام خوش اومدید
جونگ کوک با چشم به همه نگاه کرد که چشمش رسید به دلینا در ذهنش حرف برای زدن زیاد بود مثلا باخود میگفت:
«ا..این..همون ..دلینا خودمونه!!!!
چقدر زیبا و تحسین برانگیز چه اندامی واقعا آرزو میکنم زن آینده ام همچین اندامی داشته باشه !
چه لباس درخشانی دلینا توی این لباس مثل ماه ای در آسمان میدرخشه
هی کوک بسته چت شد چقد نگا میکنی!!زشته عه نکن یه حرفی بزن»(پسرم با حیاس😎)
کوک صداشو صاف گردو گفت : سلام دختر عمو(مکثی کرد و ادامه داد)دلینا جان!!
دلینا:سلام پسر عمو !!جناب جئون بخش غذای غربی گل کاشته تحسین بر انگیزه 😊
کوک در جواب ممنونی ای گفت و به مجلس ملحق شد خانواده دلینا نیز به پسرا خوش آمد گفتند و آنها نیز به مجلس ملحق شدند
کههههههه……….
بچه ها من این روزا حالم زیاد خوب نیست و نمیتونم خیلی زیاد بنویسم ولی هر روز ۲-۳پارتو داریم البته به حالم بستگی داره ممنون میشم حمایت کنید و کامنت بزارید و نظرتون رو اعلام کنید ودر مقابل زحمات یه نفر بی احساس رد نشید !! اگرم درخواستی مثل تک پارتی دارید بدید حالم بهتر شد مینویسم🌙💎♥️🌻
- ۲.۹k
- ۱۴ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط